شش توصیه مهم برای افرادی که والدین شان بیماری روانی دارند
به گزارش مجله سینمایی گوگوریو، مدیریت نیازهای دیگران و انتقاد از خود اصلی ترین روشی است که افرادی که والدین مبتلا به اختلال روانی دارند در پاسخ به احساسات دردناک شان استفاده می نمایند. آنها در ابتدا از این ایده که شفقت بیشتری نسبت به خود داشته باشند، ابراز نگرانی می نمایند. به طور کلی آنها می توانند ارزش آن را درک نمایند، اما واقعا نمی توانند آن را احساس نمایند و در این مرحله اولیه حتی مطمئن نیستند که باید احساس نمایند.
تخمین زده می گردد که از هر 5 نفر یک نفر این موضوع را تجربه می نماید. این افراد ممکن است با طیف وسیعی از چالش ها از پیامد مستقیم عملکرد والدین گرفته تا واکنش های اجتماعی دیگران به بیماری روانی والدین آنها روبرو شوند. علاوه بر عوامل ژنتیکی، تجربیات دوران کودکی می تواند بر احساس خود و توانایی فرد برای عملکرد خوب در زندگی بعدی تاثیر بگذارد. به طور خاص، تحقیقات نشان داده است که بزرگ شدن با یک والد مبتلا به بیماری روانی ممکن است بر سلامت جسمانی، روانی و عملکرد فرد در روابط نزدیک تاثیر منفی بگذارد.
آنها به علت عصبانیت شان از عود بیماری والدین احساس گناه می نمایند/ زمانی که به حمایت والدین احتیاج دارند خود را خودخواه می دانند.
تجربیات افرادی که به وسیله والدینی بزرگ شده اند که بیماری روانی داشته و یا همچنان دارند، بسیار متنوع است. برای مثال، تجربه فردی که والدش یک دوره کوتاه افسردگی را تحمل نموده است و فردی که والدش یک بیماری مزمن داشته است که به شدت بر توانایی او برای تامین احتیاجهای کودک تاثیرگذار بوده، فرق دارد. به این ترتیب، عواقب تاثیرگذار بر بچه ها به مقدار تاثیر بیماری روانی بر عملکرد والدین، حضور سایر بزرگسالان حمایت گر (پدربزرگ، مادربزرگ، عمو، دایی، عمه، خاله) و در دسترس بودن منابع اجتماعی و مالی بستگی دارد. اما ما می دانیم که به طور کلی، این افراد نسبت به همسالان خود در معرض خطر بیشتری نسبت به چالش های سلامت روان هستند و از این رو احتیاج به درک عواملی داریم که می توانند بهزیستی آنها را ارتقا دهند.
شفقت به خود تمرین ارائه درک و مهربانی در زمان رنج یا شکست شخصی است. این مفهوم برای قرن ها در بعضی از اعمال مذهبی وجود داشته است و اکنون در روانشناسی به لطف کارهای کریستین نِف تحت اصطلاح شفقت خود (self-compassion) شناخته می گردد.
در پژوهشی نو در همین باره، شش مولفه خاص برای کمک به پرورش شفقت خود در این افراد پیشنهاد شده است. این شش مولفه عبارت اند از: 1-فکر آگاهی 2-تحمل پریشانی 3- همانندی 4-شایستگی 5- همدلی با خود 6-مهربانی با خود
1-فکر آگاهی:
محققان حوزه شفقت خود عموما موافقند که فکر آگاهی یک مولفه اصلی است که به معنای توجه به احساسات با صراحت و بدون قضاوت است. بچه ها والدین مبتلا به اختلال روانی مستعد قضاوت درباره احساسات خود هستند. مثلا وقتی از عود بیماری والدین خود عصبانی می شوند، احساس گناه به آنها دست می دهد و تحمل لحظه عصبانیت زمانی که احساس گناه همراه آن باشد، بسیار سختتر است. به همین علت فکر آگاهی مولفه اساسی شفقت خود به شمار میرود. خوشبختانه تمرینات بسیار مفیدی در سایت های معتبر داخلی و خارجی در این باره وجود دارد.
2-تحمل پریشانی:
تمرین فکر آگاهی برای افرادی عادی هم می تواند چالش برانگیز باشد چه برسد به افرادی که احساس گناه دارند. اینجاست که تحمل پریشانی (توانایی مهار، ماندن و تحمل احساسات دردناک) به یکی از عناصر مهم شفقت خود برای بچه ها بزرگسال که والدین مبتلا به اختلال روانی دارند تبدیل می گردد. والدین این افراد چون توانایی این را نداشته اند که احساسات سخت خود را تنظیم نمایند این افراد الگویی برای کپی برداری نداشته و غالبا نمی توانند احساسات دردناک خود را به خوبی تنظیم و تحمل نمایند. اما نکته مهم اینجاست که تحمل پریشانی مانند فکر آگاهی مهارتی است که با تمرین می توان آن را ساخت. بسکمک از منابع آنلاین رایگان در دسترس برای یادگیری چگونگی افزایش تحمل پریشانی وجود دارد.
3- همانندی:
این احساس به معنای تعلق- و نه انزوا- از جامعه بر اساس یک تجربه مشترک است. کسانی که با والد مبتلا به اختلال روانی بزرگ شده است ممکن است حس نمایند که دوستان شان، آنها را درک نمی نمایند زیرا در بسکمک از جوامع بیمار روانی بودن والدین یک تابوی سنگین در نظر گرفته می گردد.
حتی زمانی که این افراد این واقعیت را تشخیص می دهند که افراد دیگر نیز در زندگی رنج می کشند، اغلب پاسخ پیش فرض آنها این است که: پس من کیستم که دنبال حمایت باشم اصلا؟ به جای اینکه:پس رنج من قابل درک است و مانند دیگران سزاوار مهربانی هستم. از گیومه اول به گیومه دوم تغییر مهمی است که باید ایجاد گردد. کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان در این زمینه می تواند بسیار کمک نماینده باشد.
4- شایستگی:
همه ما باید باور داشته باشیم که شایسته مهربانی هستیم. اما باور به این احساس شایستگی ممکن است برای کسانی که والدینشان قادر به حمایت عاطفی نیستند، بسیار سخت باشد.
ایجاد حس شایستگی به معنای اجازه دادن به خود می باشد، اجازه بدهیم که با خودمان می توانیم مهربان باشیم. افراد حمایت گر دیگر در زندگی در ایجاد این حس می توانند بسیار کمک گر باشند.
5- همدلی با خود:
بسکمک از افرادی که با والدین مبتلا به اختلال روانی بزرگ شده اند قدرت زیادی در همدلی کردن با دیگران دارند اما نمی توانند از این توانایی در خصوص خود استفاده نمایند. همدلی با خود شامل کنجکاوی در خصوص افکار و احساساتی است که در پرتو تجربیات زندگی و شرایط فعلی برای شما ظاهر می گردد. تبادل نظر با یک شخص مورد اعتماد می تواند بسیار مفید باشد، زیرا صحبت کردن در خصوص تجربیات شما ممکن است به شما کمک کند تا درک بهتری از احساسات خود داشته باشید.
6- مهربانی با خود:
برای افرادی که والدین مبتلا به اختلال روانی داشته اند یا دارند، ممکن است مفهوم مهربانی با خود با مهربانی با دیگران در تضاد باشد. زیرا آنها یاد می گیرند که احتیاجهای دیگران (والدین) را بالاتر و ضروری تر از خود در نظر بگیرند. مهربانی با خود می تواند اشکال مختلفی داشته باشد مانند اعمال فیزیکی مراقبت با خود (مراقب بدن خود بودن)، مشخص مرزهای خود با دیگران، دنبال کردن اهداف شخصی، استراحت بعد از روزهای پرچالش و وقت گذاشتن برای تنهایی.
منبع: psyche
منبع: فرارو