ویراستار خوب می تواند نمره اثر را به حد اعلی برساند
به گزارش مجله سینمایی گوگوریو، سرویس کودک و نوجوان خبرنگاران (ایبنا)، مجید راستی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان استکه تا کنون بیش از 70 عنوان کتاب برای خردسالان و بچه ها نوشته است. او غیر از نویسندگی در حوزه ادبیات کودک، سردبیری مجله رشد کودک نیز در کارنامه فعالیت او قرار گرفته است.
در این شماره از پرونده زبان در کتاب کودک نظر مجید راستی را درباره اهمیت زبان در کتاب کودک و ویژگی های یک ویراستار تخصصی جویا شده ایم که در ادامه، این مطلب را می خوانید:
- زبان کتاب کودک چقدر و چرا مهم است؟
زبان کتاب کودک خیلی مهم است؛ چون زبان، ابزار اندیشیدن است. بچه ها از کودکی باید با زبان درست، سالم، شفاف و گیرا آشنا شوند تا به همان نسبت، بتوانند در سال های بعد و در زندگی به همان سلامت، شیوایی و روانیِ زبان فکر کنند. ما انسان ها به کمک زبانی که بلدیم، فکر می کنیم. به عنوان مثال آیا تا به حال شده که به زبان چینی فکر کنید؟ خیر. چون زبان چینی بلد نیستیم؛ بنابراین زبان سرشار از زیبایی ها و گیرایی هاست و از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چرا که وقتی کودک از سن پایین درست زبان را یاد بگیرد، می تواند با دنیای اطراف خودش، با آدم ها و حتی با خودش، رابطه سالم، منطقی و درستی برقرار کند. بنابراین زبان درست خیلی مهم است و کودک باید به کمک ادبیات کودک، بخشی از آموزشش را تکمیل کند.
- اگر نویسنده یا مترجم به عمد یا غیرعمد زبان ویراستاری را رعایت نکند؛ آیا ویراستار حق دست بردن در متن را دارد؟
ما زبان ویراستاری نداریم. زبان، زبان ادبیات و فارسی است. ویراستار اگر درست و با توانایی کامل در جایگاه خودش قرار بگیرد، ممکن است ضعف های کوچکی در متن نویسنده ببیند و وظیفه او این است که اگر مورد اشکالی هست، آنها را تعیین و حتی به نویسنده پیشنهاد دهد که آن را رفع کند. علی رغم اینکه ویراستاری از سوی ناشران جدی گرفته شده و این جدیت در سال های اخیر بیشتر هم شده است؛ اما امیدوارم روزی به آن نقطه ای برسیم که ویراستار هم با شناخت کامل از ادبیات کودک، مخاطب، زبان و لحن نویسنده، در کنار نویسنده به او مشورت دهد تا کار کاملا پخته و شسته ورفته ای دست مخاطب و ناشر برساند.
امروزه یکی از نیازهای ما همین است؛ بنابراین یک ویراستار خوب، همه آن ویژگی های مثبت را دارد و حتی می تواند مشورت جدی تری هم در جایی که لازم بود، به نویسنده ارائه دهد. در هر صورت ویراستار، پیشنهاد خودش را می دهد؛ نویسنده می بیند که اگر آن پیشنهاد بجا، درست و مثبت است، حتما استفاده می کند و تغییر را اِعمال می کند. ما شنیده ایم که حتی نویسنده های معروف دنیا با ویراستارهای ویژه ای کار می کردند که گاهی وقت ها ویراستار پیشنهاد داده که یک فصل از کتاب را جابه جا کند یا اصلا آن را حذف کند. نویسنده اگر احساس کند که ویراستار مشاور خوبی است و شناخت کامل تری دارد و ضعف های کار او را که از دست خارج شده، تشخیص داده است، قطعا استقبال می کند و در اینجا ویراستار نقش خودش را بازی می کند؛ ولی اگر ویراستار با ادبیات کودک آشنا نباشد، اصلا نمی تواند ادبیات کودک را ویرایش کند: اصول ویراستاری یک سمت و شناخت از مخاطب و نیازهایش، زبان نویسنده و کار برای بچه ها یک سمت دیگر.
- ممکن است بچه ها لحن متن ویراستاری شده و کتابی را دوست نداشته باشند؛ آیا باید با خواسته آنها جلو برویم یا نه؟
یک نویسنده خوب، توانا و آشنا به کارش، خیلی از مسائل را رعایت می کند. این طوری نیست که نویسنده کار را با هر کیفیتی تحویل ویراستار دهد و ویراستار حتما آن کار را درست کند؛ بنابراین نویسنده وظیفه خودش می داند که با تمام توانش، قصه ای را که می نویسد از نظر زبان، بیان، گیرایی و لحن برای مخاطبش مجذوب کننده کند. به هرحال وقتی می گوییم ادبیات کودک منظورمان بیشتر قصه، شعر و داستان است؛ بنابراین هر کسی در هر یک از این حوزه ها کار می کند، سعی می کند کارش را با توجه به مخاطب انتخاب کند.
مخاطب شناسی لازمه کار نویسنده است. آشنایی با زبان، فهم، درک و ذوق کودک به نویسنده کمک می کند که قصه بنویسد. یک نویسنده حتی با توجه به دایره واژگان کودک، قصه می نویسد. به همین خاطر می بینیم قصه هایی که برای بچه ها نوشته می شوند، تعداد کلمه های کمتر و واژه های به کار رفته محدودی دارند؛ چون کودک دارد به مرور با زبان آشنا می شود. بنابراین قصه باید خیلی ساده، گویا، شفاف، روان و مجذوب کننده باشد. ادبیات نوعی اختیار به بچه ها می دهد؛ به این دلیل بچه ها حق دارند قصه ای را که خوش شان آمد، بارها و بارها بخوانند و بشنوند و از قصه ای که خوش شان نیامد، فاصله بگیرند.
- آیا به ویراستار تخصصی کتاب کودک نیاز داریم؟ چرا؟
قطعا ما به ویراستار تخصصی کتاب کودک نیاز داریم. ویراستار ادبیات کودک، باید تمام آن ویژگی ها و توانایی هایی را که پیش تر درباره آن صحبت کردم، داشته باشد و در جایگاه درست خودش قرار بگیرد. من اعتقاد دارم که اگر نویسنده ای قصه ای نوشت و نمره او 19 شد، ویراستار خوب آن را به 20 می رساند.
گاهی وقت ها بعضی از ناشرها و بعضی از ویراستارهای تازه کار فکر می کنند ویرایش اثر یعنی همان نشانه گذاری ها و سرخط آوردن؛ البته این ها هم لازم است؛ ولی ویراستاری کودک یعنی کودک باید با ادبیاتِ درست روبه رو شود. به عنوان مثال در بعضی از آثار دیده ام که اگر نویسنده داستانش را با زبان محاوره نوشته، ویراستار هم آن را به همان شکل باقی گذاشته است؛ در حالی که در اینجا ویراستار می تواند به نویسنده توصیه کند و حتی اگر لازم باشد نظرش را هم بگوید که در ادبیات کودک حتما باید از زبان معیار استفاده شود یا تا می توانیم باید از افعال ترکیبی برای خردسالان استفاده نکنیم؛ چون هنوز زبان را کامل یاد نگرفته اند. بنابراین همه چیز باید ساده و درست باشد. ویراستار خوب می تواند نمره اثر را به حد اعلی برساند.
- آیا یکی از دلایل اینکه اثری ضعیف است می تواند این باشد که ویراستار خوب نداشته است؟
اشکالی که ممکن است به یک اثر وارد شود، از جهات مختلف است؛ اگر اثری ضعیف نوشته شده، این ضعف ممکن است از شخصیت پردازی یا ساختار داستان یا حتی استفاده از جمله های بیش از حد بلند باشد؛ بنابراین ضعف در اثر تنها در یک بخش یا یک مورد نیست. نمی توانیم بگوییم اثری که ویراستار ندارد، کار خوبی نیست. نه! چون نویسنده های توانا، خودشان ویراستارهای خوبی هستند و کارهایشان را ویرایش می کنند. آنها وقتی کارشان را به ناشر می دهند، ناشر می بیند که دیگر نیازی به ویراستار ندارد؛ اما من می خواهم بگویم که حتی چنین کاری هم نیاز به بازنگری یک کارشناس خوب و همه جانبه بین دارد که کار را بخواند. ناشرهای خوب سیستم شان را کامل تعریف کرده اند؛ یعنی یک ناشر خوب حتما ویراستار خوب هم دارد و کار را به دست هرکسی نمی دهد که ویرایش کند؛ ولی باید این را قبول کنیم که ما ویراستار خیلی خوب و درجه یک، کم داریم و چون داشتن ویراستار خوب، هزینه بر می شود، یک سری از ناشرها به خاطر صرفه جویی، از خِیر ویرایش کار می گذرند که این کار، اشتباه بزرگی است؛ یعنی خودشان را در حد یک ناشر معمولی نگه می دارند.
- در مدت تجربه شما، آیا روند ویراستاری متون کتاب کودک بهبود داشته است؟ یعنی متن ها به سمت اصولی شدن پیش می روند یا نه؟
بله؛ چون تجربه نویسنده ها به مرور بیشتر شده است و آن دقت ها و ظرافت ها را که از ابتدا قطعا نمی دانستند، به دست آورده اند. ناشرها هم به همین نسبت متوجه شده اند که برای اینکه کارشان کیفیت بهتری پیدا کند، لازم است در تشکیلات شان بخشی به نام ویراستاری داشته باشند. ما هنوز در خیلی از نشرها سرویراستار نداریم؛ درحالی که نقش آن هم با ویراستار فرق دارد.
در سال های اخیر شاهد این بوده ام که تعدادی از ناشرها به نشرهای خوب تبدیل شده اند؛ دلیلش این بوده که بخش ویرایش را شکل داده و اضافه کرده اند؛ چرا که این ویراستارها توانستند مقداری به ادبیات کودک کمک کنند. ولی شکل خوب این است که ویراستارهای خوب زیاد شوند و ویراستارهای خاص، آثار خاص را ویرایش کنند. به عنوان مثال یک ویراستار ادبیات داستانی، خیلی نمی تواند کتاب علمی را ویرایش کند؛ چون کارشناس آن بخش نیست؛ بنابراین ویراستارها هم باید تخصصی تر وارد میدان شوند که البته این کار زمان بر است. مطمئنم که وقتی اهمیت ویراستاری جا افتاد و جدی گرفته شد، کم کم به جایی می رسیم که مثلا یک ویراستار فقط کار تنها چند نویسنده را ویرایش کند؛ چون به قدری کار تخصصی شده و همچنین نویسنده با ویراستار کارشان هم خوان شده است که عملا مثل هم فکر می کنند.
- خواسته شما در عرصه و فضای ادبیات کودک چیست؟
امیدوارم که در آینده، ادبیات کودک در کنار ادبیات بزرگسال، جایگاه واقعی خودش را پیدا کند، فرهنگ کتابخوانی در کشور ما به عادت تبدیل و فراگیر شود؛ چرا که آدم هایی که صاحب فکرند، معمولا کسانی هستند که اهل مطالعه هستند. جامعه وقتی که به ادبیات کودک هم بهای جدی دهد و اگر مسئولینی که وظیفه دارند حمایت های درست و اثرگذار از ادبیات کودک انجام دهند، کارشان را کامل و درست انجام دهند، جامعه بهتری خواهیم داشت. امیدوارم که همه بچه ها در همه جای ایران به کتاب دسترسی داشته باشند. گاهی وقت ها تلاش هایی انجام می شود؛ ولی متأسفانه به دلیل تغییر و تحولات در سیستم اداری دولتی، آن تلاش ها ناتمام باقی می ماند و هزینه کارها هم بالا می رود. امیدوارم ادبیاتِ کامل، مجذوب کننده و خواندنی در دسترس بچه ها قرار بگیرد و ما نویسندگان هم به سهم خودمان تلاش مان را می کنیم که کارهای بهتر و مجذوب کننده تری برایشان تولید کنیم.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران