نمادهایی که می توان ماندگارشان کرد
به گزارش مجله سینمایی گوگوریو، خبرنگاران/فارس بیشتر شهروندان و مسئولان در ارتباطات روزمره یا سخنرانی های رسمی، بر میراث گذشتگان می بالند. میراثی که اجداد ایرانیان در دوره های مختلف در قالب بناها، باغ ها، اشیاء یا آثار هنری از خود برجای گذاشته و به استناد آنها، فرهنگ، تمدن، باورها و داشته هایمان را به ما یادآور شده اند.
به گزارش خبرنگاران، میراث گذشتگان ما در ایران، ابعادی گسترده دارد که هر بعد از آن عمقی از ژرفای فرهنگ و تمدن و توانایی ها و باورهایمان را نشان می دهد. ابعادی که بعضا تمام زوایای آن شناخته شده نیست و همچنان باید پژوهش و تحقیق کرد تا به آنها واقف شد.
امروز بسیاری از صاحب نظران بر این باور هستند که ما نیز باید مانند نیاکانمان، اثری جاودانه در زمینه های مختلف از خود به جای گذاریم تا آیندگان با آن به داشتن نیاکانی اندیشمند، هنرمند، فرهنگ ور و ... ببالند. اما آیا تا به امروز پیروز به تحقق این مهم شده ایم؟ باید باور کنیم که حتی در نگهداری از آنچه نیاکان ما برایمان به یادگار گذاشته اند، چندان پیروز عمل نکرده ایم چه رسد به ایجاد اثری شکوهمند و تاثیرگذار.
شیراز شهر هزار راز است، شهری با پیشینه ای عمیق در تاریخ که بر اساس اسناد و داشته های موجود، بخش قابل توجهی از این شهر بعد از حاکمیت اسلام بر ایران ایجاد شده و گسترش یافته است و آنچه امروز در این شهر از گذشته باقی مانده، نشان از داشته های ما در صده هایی است که حکومت ایران از فارس اداره می شد.
بافت تاریخی شیراز در خود بناهایی مهم را دارد که در زمان خود یکی از عناصر تشکیل دهنده بافت شهری بود و امروز، اثری مهم که نشان از تاریخی اثرگذار است. بناهایی که بسیاری از آنها با برهم گذاشتن چشم ها، شبانه نابود شد و جایش آسفالت و معبر و پارکینگ و بوستان روئید و بخشی هم جهت ویرانی را طی کرده و تا نابودی کامل گامی چند بیشتر فاصله ندارند.
اما در این شهر هزار راز دریغ از داشتن راهکاری مناسب و طرحی جامع و تفضیلی برای نگهداری آنچه از داشته های تاریخی، فرهنگی و مذهبی مان باقی مانده است. داشته هایی که در سایه کم لطفی و گاه بی تدبیری و عمدتا سیاسی کاری، آرام آرام، آوار می شوند!
شهر هزار راز البته برای نگهداری آنچه که داشته و دارد و عرضه آنها به کسانیکه باور داریم حضورشان موجب رونق مالی و رشد و بالندگی خواهد شد، مکانی ندارد. دریغ از داشتن بناهایی مناسب فرهنگی که با عنوان موزه، و پسوند و پیشوندهایی متناسب، بتواند عرضه کننده واقعی داشته هایمان باشند.
به گزارش خبرنگاران، یکی از مهم ترین بخش های هنر، عکاسی است. هنری که شیراز در آن به نوعی پیشتاز بوده و گام های اولیه را پس از تهران، همزمان با ورود اولین دوربین های عکاسی برداشته و هنرمندان عکاسی را در خود پرورش داده است.
شیراز البته در این میان، یکی از تاریخی ترین عکاسخانه ها را در خود دارد. بنایی که در زمان خود بسیار فاخر و یکی از عناصر مهم بافت تاریخی شیراز بود و امروز در همان سایه ، قرار گرفته است و به دور از روشنای خورشیدی که فراهم کننده بستر بالندگی محسوب می شود، گام های آخر را به سمت ویرانی بر می دارد.
یک کارشناس ارشد پژوهش های هنری، در گفت وگو با خبرنگاران گفت: عکاسخانه مانی، دومین عکاسخانه شیراز پس از عکاسخانه فردوسی در دوره پهلوی است که در سال 1310 توسط میرزا نصرالله چهره نگار آغاز به کار کرد.
افشین آریافر اضافه کرد: این هنرمند عکاس که علاقه مندان به شیراز قدیم بارها عکس هایش را دیده اند، پس از چندی عکاسخانه را به برادر کوچکترش میرزا مسیح الله چهره نگار واگذار می کند و میرزا مسیح الله چهره نگار تا سال 1325 به همراه شخصی به نام امرالله اصلاحی، این عکاسخانه را اداره کرد. میرزا مسیح الله پس از مدتی به آبادان رفت و اداره امور عکاسخانه به امرالله اصلاحی واگذار شد.
این استاد دانشگاه با یادآوری اینکه ساختمان عکاسخانه مانی، پیش از آن به بانک ایران - شوروی شهرت داشته است، اضافه کرد: این بنا از اولین ساختمان های چند طبقه در شیراز به شمار می رود و به عنوان یکی از شاخصه های تاریخی در دوره خود، بی نظیر است.
آریافر با بیان اینکه حفظ نگهداری و مرمت این بنا می تواند به واسطه نزدیکی آن به مجموعه زندیه، یکی از جذاب ترین جاذبه ها برای گردشگران باشد، گفت: البته نگهداری هر بنای تاریخی اگر با در نظر دریافت کارکردها مورد توجه قرار گیرد و با شکلی کارشناسانه دنبال شود، اثرگذارتر خواهد بود.
وی با تاکید بر اینکه در تمام نقاط جهان، ساختمان ها و بناهای تاریخی بعد از بازسازی به اموری اختصاص داده می شود که هزینه های نگهداری آن تامین شود، گفت: تقریبا تمام بناهای تاریخی در شیراز این امکان را دارد که با استفاده از ظرفیت های موجود در بخش خصوصی، به کارکردهای متناسب اختصاص یابد.
این پژوهشگر حوزه هنر، با اشاره به خالی و فاقد کاربری بودن عکاسخانه مانی شیراز، گفت: متاسفانه این بنا هم به دلیل اینکه متعلق به اشخاص حقیقی است، جهت تخریب را طی می کند، حال آنکه مالکان این بنا هم قطعا به نگهداری و حفظ آن و استفاده از این مکان در جهتی که هم انتفاعی باشد و هم زیبایی و جذابیت، علاقه مند هستند.
آریافر با تذکر این نکته که قرار دریافت عکاسخانه مانی در حاشیه پیاده رو و در جهتی گردشگری و خطراتی که مخروبه شدن آن افراد را تهدید می کند، گفت: یکی از بهترین راهکارهای بهینه سازی این فضا و استفاده مطلوب از آن، تبدیل این مکان به موزه عکاسی است که البته بعد از بازسازی و انجام فرایند قانونی باید انجام شود.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه شیراز علی رغم داشتن سابقه تاریخی در هنر عکاسی، فاقد مکانی تحت عنوان موزه عکاسی است، گفت: متاسفانه در شیراز خیلی از بسترهای فرهنگی و هنری را که شامل فضاهای فیزیکی مناسب است، وجود ندارد و با توجه به اینکه دولت امکان ایجاد چنین مکان هایی را ندارد و از طرفی علاقه مندان زیادی هم در حوزه های مختلف فعال هستند، می توان از این پتانسیل استفاده کرد.
آریافر با انتقاد از آنچه بروکراسی سخت اداری عنوان می کرد، گفت: متاسفانه و به واسطه سخت بودن پیچ و خم های اداری و بروکراسی حاکم، علاقه مندان به فعالیت هایی نظیر راه اندازی موزه، از تلاش مایوس شده و کار را رها می کنند.
وی با بیان اینکه شخصا طی سه سال گذشته ایجاد موزه عکاسی را رسما و از طریق مراجع ذی صلاح دنبال کرده و اسناد مکاتبات خود را دارد، گفت: با گذشت سه سال هنوز اولین خان را هم رد نکرده ام و تا خان هفتم فرسنگ ها فاصله است.
آریافر با بیان اینکه آنچه در عمل برای انجام سرمایه گذاری دیده می شود، به دور از شعارها و شعارزدگی ها است، تاکید کرد: دیدگاه های موجود برای سرمایه گذاری در زمینه هایی مانند راه اندازی موزه، بسیار محدود و غیرکارشناسی است.
این مدرس عکاسی دانشگاه اضافه کرد: در جهانی جدید، موزه باید توانایی تامین نیازهای مالی خود را داشته باشد اگر اینگونه نباشد امکان ادامه فعالیت را نخواهد داشت بنابراین داشتن یک طرح کامل که علاوه بر ایجاد ظرفیتی جدید با هدف جذب گردشگر، تامین نیازهای مالی را در شکل و محتوایی که اصل کار را تحت الشعاع قرار ندهد، ضروری است.
آریافر گفت: اینکه مثلا در یک مکان فرهنگی و تاریخی مانند آرامگاه حافظ، بستنی فروشی ایجاد می شود، غیر از توجه به بعد انتفاع مالی برای تامین تمام یا بخشی از هزینه ها است یا اقداماتی نظیر اجاره دادن غرفه هایی به افراد!!
وی با یادآوری این واقعیت که بخش مهمی از تجهیزات و آثار موزه عکاسی تهران، از عکاسخانه فردوسی شیراز خریداری و به آن موزه انتقال داده شده است، گفت: آیا اگر موزه ای در شیراز وجود داشت، نمی توانستیم این تجهیزات را در همین شهر که تمام ظرفیت های توسعه گردشگری را دارد و این موضوع اولویت مهم همه مسئولان به شمار می رود، به نمایش درآید؟
آریافر گفت: بسیاری از آرشیوهای سرگردان که به دلیل فقدان امکانات لازم در شرایط بسیار نامناسبی نگهداری می شود، مجموعه ای با تعداد تقریبی پنجاه هزار شیشه و نگاتیو است که شاید بتوان آنها را در یک جا جمع آوری و برای نسل آینده نگهداری کرد.
این مدرس دانشگاه گفت: به نظر می رسد که با همدلی و اتفاق نظر و تسهیل جهت برای افرادی که قصد حضور و فعالیت در بخش های مختلف خصوصا هنر را دارند، می توان جهت توسعه را سریع تر پیمود.
آریافر با بیان اینکه طرح مرمت و احیاء بنای تاریخی عکاسخانه مانی شیراز توسط گروهی از اساتید و دانشجویان معماری شیراز تهیه و تدوین شده است، گفت: در شیراز بناهای فراوان و در کنار آن نیازهای فراوانی نیز وجود دارد. نیازهایی مثل ایجاد موزه هنرهای معاصر، موزه هنرهای صنایع دستی و گالری های تخصصی که البته باید با نگاهی کاملا کارشناسی دنبال شود.
به گزارش خبرنگاران، شیراز به عنوان شهری که یکی از راهکارهای مهم توسعه آن، توجه به گردشگری است، زیرساخت های مناسب هم نیاز دارد. نمی توان در تمام جلسات و همایش ها تنها از پتانسیل های شهر راز گفت.
طی دو دهه گذشته تقریبا تمام مسئولان بر اینکه یکی از ظرفیت های مهم شیراز، گردشگری در ابعاد مختلف مذهبی، تاریخی، فرهنگی و هنری است، اتفاق نظر داشته و دارند اما در عمل، گام ها بسیار کوتاه بوده است.
نداشتن زیرساخت های مناسب برای پذیرش گردشگر، ناتوانی در جذب بخش خصوصی برای ایجاد زیرساخت ها و پیچ و خم های اداری و ... نگاه هایی که گاه بیشتر از نوک بینی ما را نشانمان نمی دهد، در یک دایره بسته قرارمان داده است که مدام دور آن می چرخیم و همواره و هنوز از پتانسیل های شیراز در زمینه گردشگری برای یکدیگر نجوا می کنیم و برای هم دست می زنیم و هورا می کشیم و ...
گزارش از علی محمد پشتوتن خبرنگار خبرنگاران منطقه فارس
منبع: خبرگزاری ایسنا