اعتیاد عاقبت دختری که در جست و جوی شهرت بود!

به گزارش مجله سینمایی گوگوریو، زن 60 ساله ای است که برای درمان اعتیاد دختر 35 ساله اش دست به دامان قانون شده بود درباره سرگذشت فرزندش به کارشناس اجتماعی کلانتری توضیحاتی ارائه داد.

اعتیاد عاقبت دختری که در جست و جوی شهرت بود!

به گزارش، دخترم همواره با رویا های خودش زندگی می کرد و آرزو های بی پایانی داشت. از همان دوران نوجوانی به دنبال شهرت بود. همه تلاشش را به کار می گرفت تا زنی سرشناس باشد و برای رسیدن به این آرزویش دست به هر کاری می زد، اما متاسفانه راستا اشتباهی را رفت و به زنی معتاد تبدیل شد که از شدت خماری...

این ها بخشی از اظهارات زن 60 ساله ای است که برای درمان اعتیاد دختر 35 ساله اش دست به دامان قانون شده بود تا بتواند او را در یکی از مراکز ترک اعتیاد مجاز بستری کند.

این زن در حالی که بیان می کرد، دیگر نمی توانم بیشتر از این شاهد نابودی دخترم باشم، درباره سرگذشت دخترش به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: همسرم کارمند یکی از مراکز اقتصادی بود و درآمد خوبی داشت من هم خانه دار بودم و همه تلاشم را برای تربیت دو دختر و یک پسرم به کار می گرفتم.

هیچ وقت احتیاج اقتصادی نداشتیم و به همین دلیل فرزندانم در کمال آرامش و در محیطی آرام و بدون دغدغه به تحصیل می پرداختند. خلاصه دختر و پسر بزرگ ترم بعد از گذراندن تحصیلات عالیه ازدواج کردند و به دنبال زندگی خودشان رفتند و اکنون نیز زندگی راحت و خوبی دارند، اما در این میان دختر کوچکم با رویا ها و آرزوهایش زندگی می کرد. او از همان دوران نوجوانی قصد داشت هنرپیشه معروف و مشهوری گردد که همه او را با انگشت به یکدیگر نشان بدهند. او همواره در افکار خودش غرق بود و برای رسیدن به آرزوهایش دست به هر کاری می زد تا زنی سرشناس گردد.

همه دیوار های اتاقش را با پوستر ها و تصاویر هنرپیشگان معروف سینما و تلویزیون پوشانده بود و از خودنمایی لذت می برد به طوری که دوست داشت همه به او توجه نمایند. من و پدرش نیز سعی می کردیم با او همراه شویم تا غرورش نشکند، چرا که سپیده ته تغاری ما بود و دوست نداشتیم چهره اش را غمگین و ناراحت ببینیم. خلاصه سپیده هم با این افکارش در رشته حقوق وارد دانشگاه شد و همه ما را راضی کرد، اما هنوز یک سال از تحصیلش در دانشگاه نمی گذشت که متوجه شدیم با جوانی به نام آرین آشنا شده و میخواهد با او ازدواج کند. همه اعضای خانواده مخالف این ازدواج بودند، چرا که احساس می کردیم آرین به خاطر شرایط اقتصادی همسرم قصد ازدواج با سپیده را دارد.

با وجود این، گوش دخترم بدهکار این حرف ها نبود. او عاشق آرین شده بود و اصرار به این ازدواج داشت چرا که آرین با چرب زبانی به دخترم قول داده بود که او را به همه آرزوهایش می رساند.

بالاخره با وجود همه مخالفت ها سپیده و آرین با هم ازدواج کردند. این گونه بود که دخترم با ترک تحصیل، اولین راستا اشتباه زندگی اش را انتخاب کرد. او وارد زندگی مشترک شده بود و ادعا می کرد نمی تواند همزمان با خانه داری به تحصیل در دانشگاه هم ادامه بدهد. از سوی دیگر آرین جوانی زیرک بود و مدام دخترم را مجبور می کرد تا از پدرش مبالغ هنگفتی را به بهانه های مختلف بدهکاری یا مسافرت های خارجی دریافت کند. این شگرد او به جایی رسید که سپیده را برای دریافت ارثیه پدری نیز تحریک کرد.

ما هم به خاطر زندگی و آرامش روحی دخترمان همه خواسته هایش را برآورده می کردیم تا این که روزی دخترم با چشمانی گریان به منزل ما آمد و گفت: آرین از مدتی قبل با زن جوان دیگری ارتباط دارد و اکنون نیز با همان زن به دبی گریخته و مرا نیز به طور غیابی طلاق داده است! از آن روز به بعد روحیه حساس دخترم به هم ریخت و به زنی افسرده تبدیل شد به گونه ای که همواره خودش را در اتاق زندانی می کرد و جز برای صرف غذا بیرون نمی آمد. او که تازه فهمیده بود در انتخاب همسر اشتباه نموده است، بسیار زجر می کشید. تنها دلخوشی سپیده پسر دو ساله اش بود که نزد ما زندگی می کرد، ولی آرام آرام ورق برگشت به گونه ای که سپیده حتی به پسرش نیز بی توجه شد. او با زن مطلقه ای که در یکی از واحد های آپارتمانی مجتمع سکونت داشت ارتباط برقرار نموده بود و مدام به منزل او رفت و آمد داشت. ما هم از این که دخترمان از تنهایی خودش بیرون آمده است راضی بودیم، اما چند ماه بعد فهمیدم که آن زن مطلقه رفتار غیرمتعارفی دارد و تا به امروز چندین بار به عقد موقت مردان مسن و پولدار درآمده است. آن جا بود که دریافتم سپیده نیز نزد او به مواد مخدر صنعتی آلوده شده و شب ها را تا صبح در بیرون از منزل به سر می برد و ...

شایان ذکر است، به دستور سرهنگ عابدی (رئیس کلانتری قاسم آباد) اقدامات مشاوره ای و قانونی برای نجات زن جوان در دستور کار کارشناسان زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری نهاده شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع: خراسان

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتشار: 23 اسفند 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: gogoryo.ir شناسه مطلب: 438

به "اعتیاد عاقبت دختری که در جست و جوی شهرت بود!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اعتیاد عاقبت دختری که در جست و جوی شهرت بود!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید