کدام فیلم آلفرد هیچکاک باعث شد به وسیله اف بی آی تحت تعقیب قرار بگیرد؟
به گزارش مجله سینمایی گوگوریو، آلفرد هیچکاک یکی از برترین کارگردان های تاریخ سینما است که حتی در زمان خود از به تصویر کشیدن خشونت، وسواس و حتی تمایلات غیر سالم بشر ابایی نداشته و همواره مرز های هنری خود را گسترده تر نموده است. بی علت نیست که هیچکاک استاد تعلیق نام گذاری شده و با آثار خود، کهن الگو های شخصیت ها و ساختار های سینمایی را بارها به چالش کشیده است و از دل آن ها، قوانین تازه و مجذوب کننده تری را به وجود آورده است. او حقایقی را از اعماق وجود انسان استخراج می کرد و به تصویر می کشید و آثاری مانند پنجره پشتی، سرگیجه و روانی را خلق کرد که از برترین فیلم های آلفرد هیچکاک هستند و تاریخ سینما را به کلی تغییر دادند. ولی اینکه یکی از فیلم های او باعث بشود که آلفرد هیچکاک تحت نظر اف. بی. آی. قرار بگیرد یک واقعه تاریخی است. داستانی در خصوص زمانی که این کارگردان بزرگ، پای خود را فراتر از حد خودش گذاشت؛ البته نه از دید مردم، بلکه از دید دولت آمریکا. آلفرد هیچکاک هیچ وقت قصد نداشته که وارد فهرست سیاه قدرتمندترین سازمان ملی آمریکا بشود؛ ولی تصمیمات او برای انتخاب سوژه بعدی او برای فیلم، کم کم باعث شد این اتفاقی که خود دلهره آور بود، در کارنامه بلند این کارگردان قرار بگیرد؛ اتفاقی که باعث تعجب خود او نیز شده بود.
فیلم بدنام باعث می گردد آلفرد هیچکاک به وسیله اف بی آی تحت نظر قرار بگیرد
هیچکاک پس از سال ها فعالیت در کشور خود، یعنی در بریتانیا ، در دهه 1940 وارد آمریکا و سپس هالیوود شد تا در آینده نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین رؤیاپردازان تاریخ سینما ثبت کند. او کار خود در هالیوود با همکاری دیوید او. سلزنیک، تهیه نماینده معروف زمان هالیوود که فیلم بر باد رفته را تهیه نمایندگی نموده بود، شروع کرد و با ساخت فیلم ربکا که برنده اسکار برترین فیلم نیز شد، از همان ابتدا به موفقیت رسید. ولی هیچکاک در نهایت فیلم ربکا را به عنوان کارگردان اثر، رد کرد! علت این حرکت این بود که از دید او، بخاطر اختلافات هنری با سلزنیک، اثر آسیب نهایی دیده است و در نهایت فیلم ربکا یک فیلم هیچکاکی نیست. فیلمنامه بدنام که به وسیله یکی از نویسنده های قدرتمند زمان هالیوود یعنی بن هکت نوشته شده بود، در ابتدا قرار بود که تهیه نمایندگی آن به وسیله سلزنیک انجام گردد ولی او بخاطر علاقه به پروژه ای دیگر، آن را به استودیویی دیگر فروخت و باعث شد که فیلمنامه به دست آلفرد هیچکاک برسد. این فیلم که در نهایت باعث شد آلفرد هیچکاک تحت نظر اف. بی. آی. قرار بگیرد، همان فیلم بدنام مشهور ساخته این کارگردان است که داستان یک نقشه جاسوسی بین یک مأمور آمریکایی و یک دختر جنایتکار جنگی آلمانی بود. این اولین فیلمی بود که هیچکاک در ساخت آن کنترل کامل بر روی پروژه داشت و برای همین اولین فیلمی بود که باعث شد که نام او به عنوان یک کارگردان مؤلف در فکر ببینده ها برای اولین بار جای بگیرد. فیلم بدنام با هیجان و تعلیق های خود، باعث شد که هیچکاک به امضای هنری آثار خود مسلط بگردد. او برای داستان این فیلم از تکنیکی در فیلمنامه نویسی به نام مک گافین استفاده می نماید. مک گافین به فیلمنامه ای گفته می گردد که داستان اهمیت بسیار کمی دارد و صرفا یک خط داستانی روایت می گردد تا شخصیت ها به جنب و جوش بیفتند و با یکدیگر به کنش و واکنش بپردازند؛ تا حدی که در نهایت، نکته اصلی داستان فراموش شده و دنبال کردن شخصیت ها به وسیله مخاطب هدف اصلی می گردد. مخاطبان نباید به مک گافین، که در این داستان مقداری اورانیوم بود، اهمیت بدهند؛ بلکه نکته مجذوب نماینده فیلم، رابطه پرشور میان دو عاشق بود و وفاداری آن ها به کشور خود که به چالش کشیده می شد. با اینکه مک گافین فیلم، یعنی همان اورانیوم خطرناک، در داستان بی اهمیت شمرده می شد، ولی در دنیای واقعی دیدگاه کاملا متفاوتی به آن وجود داشت.
فیلم بدنام در زمان نامناسبی فیلمبرداری شد
فیلمبرداری فیلم بدنام همزمان با پروژه منتهن بود. پروژه منتهن یک عملیات فوق سری در لُس آلاموس واقع در نیو مکزیکو بود که در آن در حال ساخت یک بمب هسته ای در طول جنگ دنیای دوم بودند. این همان پروژه ای بود که اوپنهامیر، که کریستوفر نولان نیز فیلمی مجذوب نماینده در خصوص آن به تازگی ساخته است، در آن مشغول ساخت بمب اتم بوده است. این همزمانی فیلمبرداری با پروژه منتهن، در نگاه اول موضوعی بی اهمیت به نظر می رسید ولی در نهایت منجر به این شد که آلفرد هیچکاک تحت نظر اف. بی. آی قرار بگیرد. برای هیچکاک، استفاده از ماده خطرناک اورانیوم به عنوان یک موضوع دم دستی برای گفتن داستان یک عشق ممنوعه، اتفاقا خنده دار به نظر می رسید و صرفا یک موضوع دم دستی بود که ستاره های زمان را در یک اتاق برای فیلمبرداری جمع کند در حالی که دولت آمریکا و مهم ترین متخصص های زمان آمریکا احساسی کاملا متفاوت به این موضوع داشتند. اورانیوم برای آن ها ماده ای بود که می توانست بزرگترین و خطرناک ترین سلاح تاریخ بشریت را به وجود بیاورد. با توجه به حساسیت های به شدت بالا در خصوص موضوعات هسته ای در میان جنگ آمریکا با آلمان و ژاپن، فیلمبرداری بدنام نمی توانست بدموقع تر باشد. در کتاب مشهور مصاحبه تروفو با هیچکاک، که یکی از مهم ترین کتاب های سینمایی نوشته شده تاریخ است، فرانسوا تروفو در خصوص اهمیت فیلم بدنام در کارنامه هنری این کارگردان صحبت می نماید. او به وسیله مثال این فیلم، اهمیت کارگردان در داستان گویی سینمایی را توضیح می دهد. بدنام فیلمی به شدت محبوب در میان عاشقان هیچکاک است که از آن با عنوان جوهره اصلی هیچکاک یاد می نمایند. او با یاری بن هکت، از یکی از برترین نمونه های روش داستان گویی، یعنی مک گافین استفاده نموده است. در نهایت موضوعی که مهم بود، این بود که شخصیت زن داستان باید فداکاری کند و با یاری شخصیت مرد، باید وارد کمپ نازی ها بگردد. حالا برای هدفی که باعث رخداد این تکاپو بین شخصیت ها باشد، هیچکاک و بن هکت، اورانیوم را انتخاب کردند. هیچکاک در زمان خود از خطرناکی این ماده مطلعی داشت؛ چون یکی از تهیه نماینده ها به او اطلاع داده بود که از آن ماده برای ساخت بمب اتم استفاده خواهد شد. با این وجود، هیچکس تا لحظه رخداد انداختن بمب بر هیروشیما، مطلع نبوده که حقیقتا این بمب تا چه مقدار می تواند خطرناک باشد. حتی شواهدی هست که ثابت می نماید که او را به صورت مخفیانه به وسیله افرادی نفوذی، در جریان پروژه ای در نیومکزیکو گذاشته بودند؛ پروژه ای که همان پروژه منهتنِ معروف بود.
یک سوال بدموقع، باعث می گردد به آلفرد هیچکاک مشکوک بشوند
قبل از فیلمبرداری، آلفرد هیچکاک و بن هکت برای تحقیقات در خصوص فیلم خود، به پیش دکتری مشهور در سازمان تکنولوژی کالیفرنیا رفتند تا از او در خصوص ماهیت اورانیوم بپرسد. سوالی که در نهایت کارگردان و نویسنده به صورت گذرا از این دکتر پرسیده بودند این بود که: این بمب اتم، تا چه حد قدرتمند است؟ این موضوع باعث شده که دکتر بترسد و پا پس بکشد. او به رسایی گفته بوده: شما می خواهید دستگیرتون نمایند و من هم این وسط دستگیر بشم؟. سپس او به هیچکاک و بن هکت اخطار داده بود که حد خودشان را رعایت نمایند و اتفاقا این دقیقا همان اتفاقی بود که باعث شد آلفرد هیچکاک تحت نظر اف. بی. آی قرار بگیرد. بر اساس نقل قولی از خود او، پس از این پرسیدن آن سوال از دکتر، اتفاقات عجیبی برای او رخ داد. هیچکاک مدعی شد که به مدت سه هفته به وسیله اف. بی. آی تحت تعقیب قرار گرفته بود. هرچند در نهایت تحقیقات اف. بی. آی در خصوص این کارگردان به دستگیری او ختم نشد؛ چون بدنام یک سال پس از بمب اندازی آمریکا بر روی هیروشیما و ناگاساکی اکران شد و بخاطر این تصمیم کشنده، بالاخره جنگ دنیای به خاتمه رسیده بود.
فیلم بدنام حتی با تاریخچه سیاه خود، همچنان یک شاهکار است
مانند دیگر شاهکار های سینمای آلفرد هیچکاک، او با حس شوخ طبعی خاص خود، مخاطب را در فیلم بدنام به بازی می گیرد. هیچکاک در جواب به تهیه نماینده ای که خود را مخالف استفاده از اورانیوم به عنوان یک مک گافن در فیلمنامه اعلام نموده بود، پس از موفقیت اثر در گیشه پاسخ داد: خودت دیدی که اهمیت دادن به مک گافین داستان عمل بی فایده ای می بود. او به تهیه نماینده اطمینان داده بود که فیلم داستان عشقی میان دو عاشق در دو سر جنگ است که باید مسیرشان را تغییر دهند تا عشق خود را فدا ننمایند و در نهایت مخاطبان پول زیادی برای بلیط ندادند تا مستندی در خصوص اورانیوم ببینند، بلکه آن ها به سینماها می رفتند تا داستانی عاشقانه در خصوص دو عاشق در شرایطی مهلک دیدن نمایند. از مهم ترین نکته های فیلم بدنام، نقش آفرینی دیدنی اینگرید برگمن و کری گرنت است که هر دو از برترین های هالیوود بودند و در طول زمان به عنوان بازیگر در فیلم های هیچکاک درخشیدند. بعلاوه بدنام تعدادی از مجذوب نماینده ترین تکنیک های فیلمبرداری این کارگردان را در خود جای داده است. هیچکاک که ناعادلانه در تاریخ به عنوان یک هنرمند با دنیا بینی بدبینانه و سرد شناخته شده، در این فیلم رمانتیسیسم واقعی را به وسیله عشق بین دو شخصیت خود به تصویر می کشد و از موقعیتی جاسوسی برای رخ دادن اتفاقات آن استفاده می نماید. این فیلم سیر تکاملی هیچکاک به عنوان یک هنرمند را نشان می دهد که چگونه از فیلم های ابتدایی در ژانر دلهره به یک نام ماندگار در تاریخ هنر تبدیل شده است. البته که او به ساخت فیلم های بسیاری پس از این اثر ادامه داد؛ ولی اولین استفاده او از شخصیت هایی مجذوب نماینده و پرکشش برای داستان گویی که امضای این کارگردان خوش نام است، اولین بار در این فیلم استفاده شده است. فیلم های او همواره مملو از شخصیت هایی مجذوب نماینده بودند؛ حتی اگر نمی دانستید که هدف اصلی داستان چیست.
منبع: Collider
منبع: دیجیکالا مگ