تفال به حافظ امروز یکشنبه 2 بهمن ماه 1401
به گزارش مجله سینمایی گوگوریو، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد
پیش عشاق تو شب ها به غرامت برخاست
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
به هواداری آن عارض و قامت برخاست
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست
پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت
سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست
حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری
کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست
توضیح لغت:ملکوت به فتح اول و دوم بزرگی و چیرگی/ برخاست: پدید آمد/ خلوتیان: خلوت نشینان
تفسیر عرفانی:
آن چه در طبیعت موجود است در مقابل زیبایی های دوست سرافکنده است و چه گونه این طور نباشد که او آن ها را آفریده و خلق نموده است.
تعبیر غزل:
تو در پی دل رفته ای و عاقلانه عمل نمی کنی. به شخصی دل بسته ای که به تو و دیگران اعتنایی نمی کند، ولی غمگین نباش و تصمیم عاقلانه بگیر. تقدیر کار خود را خواهد نمود.
منبع: فرارو